دانلود فیلم Zack Snyder’s Justice League 2021 اکشن | فانتزی | ماجراجویی
- کارگردان: Zack Snyder
- بازیگران: Ben Affleck, Gal Gadot, Henry Cavill
خلاصه داستان: در این اثر که نسخه جدیدی برای فیلم ''Justice League'' محسوب میشود، شخصیتهای «بتمن» و «واندروومن» در تلاش هستند تا به منظور قرار گیری در برابر تهدیدی بزرگتر تیمی متشکل از ابرقهرمانها را گرد هم آورند و...
نمره منتقدین
از 100
رده سنی
توضیحات
دوبله فارسی فیلم لیگ عدالت زک اسنایدر
مدیردوبلاژ: محمد علی جان پناه
مترجم: سارا رئیسی
صدابردار: علی مطلق
باند و میکس: آرمان بیگدلی
گویندگان: امیر حکیمی (بروس وین)، کیکاووس یاکیده (سوپرمن)، تورج مهرزادیان (والکو)، مریم رادپور (زن شگفت انگیز)، شایان شامبیاتی (آکوامن)، شهراد بانکی (ویکتور)، علی منانی (فلش)، علی همت مومیوند ( آلفرد)، کسری کیانی (جوکر)، الیزا اورامی، فریبا رمضان پور، نازنین یاری، امیر عطرچی، ابوالقاسم محمدطاهر، حسین سرابادانی، آیدین درویش زاده، ابوالفضل شاه بهرامی، نیما نکویی، محمد بهاریان، الهام چارانی، علی اصغر رضایی نیک، زهره اسدی، خشایار معمارزاده، غزل الکایی، فاطمه صبا، فرزانه شجاعی، علیرضا کامیابی پور، محمدرضا رادمهر، سعید داننده، مهیار مهرتاش.
دوبله شده در استودیو ساند فیلم
لینک های دانلود
لیست عوامل
پیش نمایش
آخرین نقد و بررسی های کاربران
نقدی بر فیلم Zack Snyder's Justice League
نقدی کوتاه بر فیلم لیگ عدالت زک اسنایدر
برای نظر بدون اسپویل و کوتاه به پایان متن مراجعه کنید
“حاوی اسپویل”
“بخش اول : روش حساب نکن بتمن”
اکشن فیلم بسیار هیجانی و چشم نواز است. اگرچه بیش از حد اغراق داشت و بعضی جاها آدم با خودش میگه : مگه فیلم هندیه؟!
صحنه های بیش از حد اضافی هم وجود داشت، که انگار فقط و فقط برای طولانی کردن فیلم وجود داشتند. موسیقی واندروومن هم به شدت، تکرار می کنم، به شدت روی مخ راه میرود و بعد از یکی دو بار حال بهمزن میشود! انگار آدم یوسف پیامبر نگاه میکنه، که دائم صدای زن ها رو بشنوه.
فیلم از هر فرصتی برای نشان دادن پر و پاچه آمازون ها استفاده کرده. باباجان ما که نیومدیم برای حال کردن با پر و پاچه اینا، می خوایم از داستان فیلم لذت ببریم!
شاید خیلی ها بگن که جلوه های ویژه قوی تر شده، اما به نظر من، بجز ظاهر اسپتن ولف، جلوه های ویژه دیگر هیچ نقطه قوتی ندارد. خیلی جاها انگار داری انیمیشن میبینی.
نه از اول فیلم که سرباز میترسید دست بزنه به جعبه ترک خورده، نه بعدش که ملکه عین هندونه زده بود زیر بغلش و میدویید.
این آمازون ها دیوار سنگی 5 تُنی را نگه داشته بودند تا ملکه گذر کنه. بعد که یه اسب 500 کیلویی افتاد رو یکیشون، فوری ناتوان شد و مُرد؟ عجب!
“بخش دوم : عصر قهرمانان”
چرا دایانا وقتی به مکان آتش سوزی رفت، با خودش چراغ قوه نداشت؟! که مجبور بشه عین ایندیانا جونز مشعل درست کنه؟ بعدشم معلوم نشد یهو الکی سقوط کرد تو یه جای غار مانند! از کجا رفت اونجا آخه؟ یهو الکی همینجوری؟ آقای اسنایدر، یه دریچه ای چیزی نشونمون میدادی لااقل.
صحنه ها انقدر کش دار است، خوابتان میگیرد و خمیازه میکشید. والّا من که کشیدم. حوصله ام سر رفت انقدر در و دیوار نگاه کردم.
آکوامن ظهور می کند! روی سر قایق ایستاده، و موج های خروشان پشت سرش می آیند! مگر پری دریایی است؟! چخبره؟ اسنایدر! چرا انقد علاقه به تبدیل کردن قهرمان ها به جیزس کرایست داری؟؟ برای ساخت این فیلم به خوندن کمیک نیاز داری نه انجیل! حداقل برو تو ساخت مصائب مسیح 2 کمک کن، خیلی واردی!
بعد هم که با ویلم دافو انقدر بد رفتاری کرد و بی احترامی نشون داد من اعصابم خورد شد. اگه من جاش بودم همون نیزه رو میکردم تو…
“دارک ساید”، خدای ظلم و تاریکی است یا بروسعلی، ساقی پارک لاله؟ چه وضعشه آقای اسنایدر؟! ما ازت قوی ترین ویلن دنیای کمیک رو خواستیم، و تو این پشمک رو نشون میدی؟ چرا با یه تبر زنگ زده و دو تا رعد و برق دراز شد و رفت؟!؟! تنها صحنه جالب دارک ساید شکافتن زمین با سلاحش بود. که قدرتش رو تا حدی نشون داد.
“بخش سوم : مادر عزیز، پسر عزیز”
صحنه های آهسته فلش مرگ آور است! تموم شو دیگه لامصب! سوسیستو بعدا هم میتونی بخوری!
چرا انقدر روی شخصیت سایبورگ جو داده ای؟ نام فیلم لیگ عدالت است، نه سایبورگ اوریجینز! این ها را می توانستی قبلا در فیلم جداگانه اش نشان بدهی. یا حداقل بعدا. برفرض هم اگر می خواهی فیلم را بر پایه یک شخصیت بسازی، چرا بتمن را نگه ننداشتی؟ چرا داستان بتمن را در ظهور عدالت تعریف کردی که حالا مجبور باشی بری سراغ شخصیت های کم اهمیت تر؟ سراغ بتمن که نمی توانستی بری چون در ظهور عدالت معرفی اش کردی، سراغ سوپر من نمی تونستی بری چون فیلم اختصاصی داشته از قبلا، واندر وومن هم همینطور، آکوامن نیز براش فیلم اختصاصی ساخته شد. میماند فلش و سایبورگ.
فلش هم که قرار است براش فیلم اختصاصی بسازند. فقط سایبورگ میماند، که همان بهتر براش فیلم اختصاصی میساختند! اصلا گزینه مناسبی برای پایه گذاری یک فیلم چند ابر قهرمانی نبود! همان بهتر که بتمن را نگه میداشتی و الان به این روز نمی افتادی.
صحنه کمک به زن بینوا، بسیار لذت بخش و حال خوب کن بود. واقعا خوشحال کننده و به جا بود. درسته سایبورگ گزینه مناسبی نبود، ولی انصافا خوش ساخت بود و خوب از آب در آمده بود.
پیوستن فلش به لیگ، خیلی خنده دار بود! واقعا هرکاری کردم نتونستم جلوی خنده ام رو بگیرم! نمی دونم چرا، برام خیلی خنده دار بود، فکر کنم بخاطر “بیش از حد” ساده بودنش بود. جدا از اون به نظرم اگر صحنه های سرعتی فلش حرکت آهسته نبود، خیلی جذاب تر و باحال تر میشد! واقعا نمیفهمم چرا کل صحنه های سرعتی باید صحنه آهسته باشن؟
به نظرم جذب انرژی از طریق لباس رو یه جوری از پلنگ سیاه کش رفتن، البته دقیقا شبیه به هم نیستن ولی خب…. شاید هم من نمی دانم، شاید بتمن در کمیک ها زودتر اختراعش کرده باشد.
ویکتور جان، سایبورگِ بابا، اگر نمی خواستی با دایانا صحبت کنی، چرا دعوتش کردی سر قرار؟ اگر هم می خواستی صحبت کنی چرا دائم می خواستی فرار کنی؟
حالا استپن ولف به آتلانتیس آمده، در حال کشتن مرا است، که باز هم جیزس کرایست ظاهر میشود! تبر را در دست گرفته، در آن میان نگاهی رمانتیک و بی جا هم به مرا می کند، سر مبارزه، با یکی از قوی ترین موجودات کهکشان، مثل پشمک رفتار میکند و راحت کتکش میزند. بعد کتک می خورد، و یک جوری به استپن ولف نگاه می کند که انگار: داداچ نیشگونم هم نگرفتی. بعد استپن ولف دهانش را سرویس می کند و جعبه مادر را میبرد. آکوامن هم قهوه ای میشود.
“بخش چهارم : ماشین تغییر”
صحنه کلاسیک رفتن بتمن وسط حرف زدن گوردون هم جالب بود، ولی اونجا وایسادن فلش و جک گفتن های بی مزه اش، بیش از حد در یک فیلم دارک اضافی میزد و اصلا مناسب نبود! یا کلا یه فاز فیلم رو کمدی کن، یا کلا کمدی رو حذف کن. اینجوری به حس فیلم گند نزن.
مبارزه واندروومن با استپن ولف جالب است. اکشن فیلم را سطح یک فیلم ابر قهرمانی نگه میدارد. درواقع فیلم از نظر ابرقهرمانی و بزن بزن بودن فوق العاده است. فقط داستان را به شدت ضعیف بازگو میکند.
2 ساعت از فیلم گذشته ولی احساس می کنم فیلم هنوز شروع نشده! توی این 2 ساعت هیچچچچییییییز مهمی ندیدیم!!!! جز آدم ربایی و یه ذره اکشن و معرفی، هیچی ندیدیم! فیلم تا الان باید دو کلوم حرف حساب میزد!
ورود آکوامن باز هم جیزس کرایستی است. انگار تا سوپرمن زنده نشود، آکوامن جیزس قصه ما است. به طرز با شکوهی جلوی آب ها را میگیرد و جان آنهارا نجات میدهد. زیبا بود. کمی خوشم آمد.
یکی از نقاط ضعف دی سی در مقابل مارول، وجود چیز های غیر طبیعی و فانتزی هستش. مارول بجز قضیه خدایان اسکاندیناوی و گوهر های شش گانه، کاملا بر اساس علم و تئوری است. در واقع ژانرش واقعا علمی و تخیلی است. حتی جادو های دکتر استرنج هم بر اساس علوم فلسفی و واقعی است. یعنی اکثر چیزهایی ما در فیلم دکتر استرنج دیدیم در عالم جادوگری و علوم تاریک حقیقی، وجود دارد. اما انقدر این ها را بعنوان خرافه و تخیل نمایش دادند که اکثریت مردم فکر میکنند واقعا خرافه است.
اما خیلی چیز های دی سی اساس علمی ندارند و کاملا بر اساس افسانه ها و تخیلات اند. مثل سرزمین آتلانتیس، تمیسکرا، نیرو های دارک ساید و ….
البته اینها فقط در “سینما” یکجورایی نقطه ضعف محسوب میشوند. ممکن است در کمیک حتی نقطه قوت هم باشند.
فکر کردن هم به اینکه چطوری سوپر من رو زنده کنیم خیلی کلیشه ای بود! مُردیم انقد از این صحنه های الکی حماسی تو همه فیلما دیدیم! خب یه راست خیلی جدی بگین میتونیم باهاش سوپرمن رو زنده کنیم برین دنیا رو نجات بدین دیگه! این سوسول بازیا چیه. صحبت های مارشن من هانتر هم در ظاهر مارتا هم با لوئیس لین بیش از حد کلیشه بود! هروقت یکی قراره زنده بشه، چندتا از نزدیکانش میان و ابراز دلتنگی می کنن که آاااه قلبم، کجا رفتییی کجاااا…. بکشید بیرون دیگه از این کلیشه ها!
البته حضور مارشن من هانتر خودش خیلی شگفت انگیز و هیجانی بود. به شخصه دهنم باز موند وقتی دیدمش. میشه گفت شخصیت مورد علاقه ام توی دی سی هست.
“بخش پنجم : تمام اسب های پادشاه”
باز هم فلش وشوخی های احمقانه اش. به نظرم اسنایدر کلا شخصیت بری آلن رو از فیلم حذف میکرد بهتر بود تا بخواد جک ها و کمدی های بیخود و بی جاش رو بزور توی فیلم جا بده. یک جوری هم دایانا میگه بریم لباس بپوشیم، انگار چیز جدیدیه. بابا حاضر شدن برای جنگ که دیگه انقد اهمیت نداره! چرا اصلا باید بهش اشاره میشد؟!
سیستم رو هک کردی و هشدار ویروس بیگانه رو به دروغ دادی. بابات فهمید دروغه. دید خودت اینکارو کردی فوری به نگهبان گفت آره ویروسه راسته، هیچکی بی اجازه نیاد. نگهبانا هم گفتن باشه! به همین سادگی وارد شدن! خیلی رو مخه!
باز هم صحنه های احمقانه دلتنگی لوئیس لین. بدرد نخور ترین و اضافی ترین صحنه های کل فیلم! واقعا واقعا نمی فهمم دلیل وجود این همه صحنه اضافی چیه.
روش تولید برق با سرعت فلش هم جالب بود. باز خوشم اومد. سوپر من هم به طرز خوبی زنده شد. یعنی از نظر ظاهری و سینمایی جذاب بود.
چرا پدر حماقت کرد؟ چه طرز فداکاری بود؟ چرا نیومد بیرون شیشه بعد داغش کنه؟ حتما باید میمُرد تا ازش قدردانی بشه؟ چرا انقدر احمقانه؟ واقعا اعصاب خورد کنه.
“بخش ششم : چیزی تاریک تر”
یعنی چی که الان پیرهن کردی تن کلارک؟ خیلی عاشقشی؟ هنوز مطمئن نیستی حافظه اش کامل برگشته یا نه، داری باهاش گرم میگیری؟ عارام عارام خواهر.
مثل اینکه فداکاری احمقانه به پسر هم ارث رسیده. یعنی چی از موهبتم استفاده کنم؟؟ اسنایدر، این همه کلیشه رو از کجات در آوردی؟!
مگه گلادیاتوره؟ تو مزرعه دست میکشی به علفا که چی بشه؟ سرم درد گرفت باو، اومدیم فیلم ابر قهرمانی ببینیم یا عاشقانه؟! جدا از اون تا حالا مادر شوهر انقد مهربون ندیده بودم. خوشبحال لوئیس لین.
یه بغل مادر پسر عروسی
نقشه شون هم برای نابود کردن اتحاد باز هم جذاب و جالب بود. سوپرمن هم انگار نه انگار، فارغ از دو جهان، قدم زنان خاطرات خود را مرور میکند. احمق! مگه قرار نبود ببینی چرا دوباره زنده ات کردن! گمشو برو بفهم دیگه! هی راه میره اون وسط.
باز خوبه راه رفتناش یه نتیجه کوچولو داشت، لباس مشکیش عجب جیگری بود. گروه لیگ عدالت هم تازه ابهتش رو بدست آورده و خفن شده. حالا میشه گفت در حد انتقامجویان باحالن. موسیقی صحنه های جنگ پایانی هم خیلی مناسب و هیجانی بودن. ورود بتموبیل عالی بود. واقعا خوشم اومد. جلوه های ویژه یواش یواش دارن عالی میشن. قطعا نسبت به اوایل و اواسط فیلم بهتر شدن. کار گروهیشون و یاری کردن بتمن فوق العاده بود. بشدت زیبا و دلپذیر.
در کل اکشن فیلم در بهترین سطح خودش است. حالا می توان آن را با The Avengers 2012 مقایسه کرد.
همکاری آکوامن با سایبورگ هم بسیار عالی است. کتک خوردن استپن ولف حس خوبی به بیننده میدهد.
هنگام اتصال سایبورگ به اتحاد، فیلم از هیجان بسیار خوبی برخوردار است و این جدّا خوشایند است. ورود سوپرمن با شکوه و هیجان انگیز است. فیلم بسیار عالی پیش میرود. و گویا تا الان 80 درصد تکمیل شده. 2 ساعت اول فیلم پوچ بود. یک ساعت بعدی هرچه فیلم می خواست بگوید را گفت! و فیلم حالا فقطو فقط به یک پایان عالی نیاز دارد.
کتک زدن دست جمعی استپن ولف واقعا باحال است. اکشن چیزی کم ندارد.
ورود دارکساید هم دلهره آور است و واقعا حس را به خوبی منتقل می کند. هیجان در این لحظات به شدت زیاد است. فلش واقعا شخصیت مهمی است. خیلی خوب در فیلم نشان داده شده. صحنه سفر در زمان فلش فوق العاده بود! جدا کردن اتحاد بی نظیر بود! ماشاالله اسنایدر! ایولا به این همه استعداد! به کل عمرت یه فیلم خوب ساخته باشی همینه! کشتن استپن ولف و جدا کردن سر از تنش هم عالی بود! اگر کمی رعایت می کردی و خشونت فیلم را در این حد نمی بردی، و فیلم درجه سنی PG-13 را نگه می داشت، خیلی بهتر میشد. و بینندگان و طرفداران نوجوان زیادی را به دست می آوردی. ابهت دارکساید هم مثال زدنی است. واقعا موهای زائد آدم فر می خورد. ولی ابهت لیگ عدالت بیشتر بود… در حدی که موهای زائد خود دارکساید هم فر خورد.
این است یک پایان عالی و با شکوه! لیگ عدالت اومده جیگرا! آماده باشید که می خوایم با انتقامجویان رقابت کنیم! انصافا فیلم خوبی بود. ولی هنوز نیم ساعت مانده! یعنی قراره چی بشه؟
“بخش پایانی : دوباره پدر”
صحبت های پدر سایبورگ احساسی است و واقعا خوشایند است. پایان داستان هر شخصیت در فیلم، زیبا است. به خوبی دارد پایان می پذیرد. از خریدن ساختمان لیگ عدالت، تا روشن شدن چراغ بتمن همه دل انگیز اند.
نشان دادن اینکه لوتر فرار کرده و… یکجورایی کلیشه ای بود. از همون فرار های تکراری ویلن ها. ولی باز جالب بود. معرفی دث استروک هم هیجان آور نبود. یک جورایی خسته شدیم دیگه. زود باشید فیلم رو تموم کنید بریم پی کارمون.
کابوس بتمن وحشتناک بود. ای کاش هیچوقت به حقیقت نپیونده. ولی شنیدم که قراره DCEU داستان سری Injustice رو دنبال کنه. دنیایی که درش جوکر لوئیس لین و پسرش رو به قتل میرسونه، سوپرمن هم جوکر رو میکُشه و…. ای کاش دروغ باشه. اما با این کابوس تقریبا تایید شدش دیگه.
پیوستن مارشن من هانتر یا همون کارآگاه مریخی به لیگ عدالت هم تقریبا بی دلیل و احمقانه بود. ولی خوشحال شدیم که دیدیمش.
خب، فیلم پایان یافت. بالاخره دیدیمش. متوسط رو به بالا بود از نظرم. نمراتم از 10:
فیلمنامه: 7
کارگردانی: 9
بازیگری: 7
جلوه های ویژه: 7
اکشن: 9
موسیقی: 8
صداگذاری: 8
کارگردانی هنری: 9
نمره کلی فیلم: 8
.
نظر کلی: فیلم خوبی بود. لذت بردم. دی سی قرار است در آینده نزدیک خون به پا کند. انشاالله با یاری خداوند اسنایدر دی سی را از این باتلاق نجات میدهد.

نقد فیلم
تکلیف تماشاگران جاستیس لیگ زک اسنایدر از ماهها پیش از اینکه حتی یک فریم از این فیلم را دیده باشند، از سالها پیش از اینکه این فیلم چیزی فراتر از یک هشتگ باشد، مشخص بوده است؛ کسی جاستیس لیگ را تماشا نمیکند تا نظرش نسبت به آن را شکل بدهد؛ در عوض، جاستیس لیگ را تماشا میکنند تا نظر از پیش شکلگرفتهشدهشان براساس فیلمهای قبلی خالقش را تایید کنند. این فیلم هرگز قرار نبود همان فیلم موعودی که منتقدان او را به ایمان آورندگانش تبدیل میکند یا طرفدارانش را از او دلسرد میکند باشد. واکنشتان به جاستیس لیگ به واکنشهای قبلیتان به چشمانداز زک اسنایدر از ابرقهرمانان کامیکبوکی بستگی دارد.
اگر از واچمن که رئالیسم هولناکِ کامیکبوک آلن مور در نکوهش ایدهی ابرقهرمانان را به یک فانتزی شورانگیز در ستایش ابرقهرمانان تبدیل میکند جان سالم به در بُردهاید؛ اگر از مرد پولادین و تماشای تحول سوپرمن به یک سلاح کشتارجمعی در عین جلوه دادن او به عنوان یک قهرمان ناجی (چرا باید سوپرمن را بعد از نقشآفرینی در قتلعام هزاران نفر به خاطر نجات یک خانواده از لیزر ژنرال زاد تشویق کنیم؟) راضی و خشنود هستید و اگر در پایان بتمن علیه سوپرمن: طلوع عدالت هرگز برایتان سوال نشد که چرا بتمن بلافاصله پس از اینکه به اشتباهش در کشتن سوپرمن پی میبرد، بدون نشان دادن رشد شخصیتی کماکان به آدمکشی در سکانس نجات مارتا ادامه میدهد، پس حتما با جاستیس لیگ صفا خواهید کرد و خوش به حالتان، اما اگر در دستهای قرار میگیرید که من هم جزو آن هستم؛ دستهای که فکر میکنند ترکیب «زک اسنایدر» و «ابرقهرمانان» حکم ترکیب خطرناک «بچه» و «کبریت» را دارد و به چیزی جز اتفاقی ناگوار منجر نمیشود، یک خبر قابلپیشبینی و یک خوب خوب برایتان دارم.خبر قابلپیشبینی اینکه جاستیس لیگ نه تنها همهی مشکلات بالفطرهی فیلمسازی زک اسنایدر را دارد، بلکه زمان چهار ساعته و ماهیتش به عنوان نتیجهی آزادی عملِ تقریبا کامل او برای ابراز خودش در بیقید و بندترین حالت ممکن به این معنی است که این مشکلات حالا ضربدر ۱۰ شدهاند. اما خبر خوب این است که جاستیس لیگ فاقد یکی از مشکلات کمرشکن دو فیلم ابرقهرمانی قبلیاش (جلوتر به آن میرسیم) است و نبود آن تماشای این فیلم را به مراتب قابلتحملتر و شاید حتی مفرحتر از دو فیلم قبلی سهگانه میکند.
در چهاردهم اکتبر سال ۲۰۱۴، شرکت برادران وارنر بالاخره از پاسخ موردانتظارشان به دنیای سینمایی مارول رونمایی کرد: فاز نخستِ این مجموعه که شامل ۱۰ فیلم میشد، با بتمن علیه سوپرمن در سال ۲۰۱۶ آغاز میشد و با ریبوت گرین لنترن در سال ۲۰۲۰ به سرانجام میرسید. حالا که به گذشته نگاه میکنیم، غرور استودیو خندهدار به نظر میرسد؛ گرچه ششتا از این ۱۰ فیلم ساخته شدند و به نظر میرسد که هفتمی (فلش) هم پس از تاخیرهای بیشمار بالاخره به حقیقت میپیوندد، اما مشخص است که برنامهی فعلیشان با برنامهی ابتداییشان زمین تا آسمان تغییر کرده است. شکست نسخهی سینمایی جاستیس لیگ و فروپاشی نقشهی اورجینال وارنر برای دنیای سینمایی دیسی، آن را به یکی از بدنامترین داستانهای تاریخ سینمای ابرقهرمانی تبدیل کرد. پس از اینکه مرد پولادین قادر به تکرار موفقیت پیشین دیسی با سهگانهی شوالیهی تاریکی نبود و پس از اینکه بتمن علیه سوپرمن در ماموریت غیرممکنش برای تکرار درآمد میلیارد دلاری اونجرز شکست خورد، برادران وارنر شروع به پس زدن برنامههای اسنایدر برای ادامهی مجموعه کرد. همزمان اسنایدر فاجعهی حانوادگی وحشتناکی را با خودکشی دخترش متحمل شد و تصمیم گرفت به جای درگیر شدن در نبردی خستهکننده سر حفظ چشماندازش برای جاستیس لیگ، آن را به کل رها کند. وارنر پس از جدایی زک اسنایدر، جاس ویدن، نویسنده و کارگردان اونجرز را برای بازنویسی و فیلمبرداری مجدد بخشهایی از فیلم استخدام کرد. اگرچه در طول این سالها جاس ویدن در هیبتِ یک هیولای تنفربرانگیز و خبیث که چشمانداز اورجینال اسنایدر را با دخالتهایش خراب کرد ترسیم شده است، اما ویدن چیزی بیش از مامور فرمانبردار کارفرماهایش نبود.گرچه تلاش نخست وارنر با بتمن علیه سوپرمن برای میانبر زدن به سوی موفقیتی میلیارد دلاری شکست خورده بود، اما آنها مجددا سر جاستیس لیگ به میانبر زدن رو آوردند: استخدام خالق اونجرز برای «اونجرز»سازی زورکی جاستیس لیگ. غافل از اینکه مشکل فیلمهای اسنایدر هیچوقت لحن عبوس و تیره و تاریکشان نبود که افزودن چهارتا جوک بتواند هستهی کِرمخوردهی آنها را بهبود ببخشد. نتیجه محصول شلختهی بیهویتی است که نه نمایندهی بهترین ویژگیهای ویدن است و نه ابرازکنندهی خصوصیات فیلمسازی زک اسنایدر.
ادامهاش را از حفظ هستیم؛ از آغاز کمپین هشتگ «نسخهی اسنایدر را منتشر کنید» تا جمعآوری پول برای بنیاد پیشگیری از خودکشی توسط طرفداران اسنایدر؛ از رفتار سمی و تنفرورزی آنها در شبکههای اجتماعی به هرکسی که جرات میکرد به اسنایدر بگوید بالای چشمش اَبرو است تا همزمانی این کمپین با راهاندازی اچبیا مکس و نیاز وارنر به جذب مشترک برای سرویس استریمینگش که خرج کردن ۷۰ میلیون دلار اضافه برای تکمیل تدوین اسنایدر را امکانپذیر کرد. اکنون میتوان جاستیس لیگ را از زاویههای مختلفی تعبیر کرد؛ به عنوان پروژهی آرزوهای یک فیلمساز؛ به عنوان پروسهی غلبه کردن یک پدر بر غم از دست دادن دخترش با تکمیل کار نیمهکارهاش؛ به عنوان اجرای عدالت عقبافتادهای برای درست کردن اشتباهات گذشته.
به عنوان وسیلهای برای مطالعهی نحوهی تاثیرگذاری چشمانداز دو فیلمساز متفاوت روی یک متریال یکسان؛ به عنوان بررسی فرصتطلبی استودیو و رفتار سمی طرفداران؛ به عنوان مرثیهی خداحافظیِ تلخ و شیرین نسخهی اورجینال دنیای سینمایی دیسی که چه دوستش داشته باشیم و چه نداشته باشیم، شکی در این نیست که دوران پرفراز و نشیبی که با آن گذراندیم، با همهی جذابیتهای اندک و دلخوریهای فراوانش تا ابد در ذهنمان حک خواهد شد؛ به عنوان قسمت اول دوگانهای که دنبالهاش به جمع فیلمهای ساختهنشدهی افسانهای سینما خواهد پیوست. اما این فیلم بیش از هر چیز دیگری تندیس یادبودی برای غرور ویرانگر برادران وارنر در اکتبر ۲۰۱۴ است؛ نقشهی آنها برای میانبر زدن به سوی تکرار موفقیت بیسابقهی رقیبشان و سپردن این کار به مردی که جنس فیلمسازیاش زمین تا آسمان با رقیبشان تفاوت داشت. از همین رو، یک چیز دربارهی جاستیس لیگ فارغ از اینکه دوستش دارید یا ندارید، قطعی است: تامل دربارهی آن بهطرز بیانتهایی جذاب است. اما برداشت رایج اشتباه دیگری که باید در رابطه با این فیلم اصلاح شود این است که جاستیس لیگ زک اسنایدر همان فیلمی است که شانس تماشای آن در سال ۲۰۱۷ از طرفداران سلب شده بود.واقعیت اما این است که حتی اگر زک اسنایدر کماکان به عنوان معمار و رهبر دنیای سینمایی دیسی باقی میماند (اگر مرگ دخترش باعث جداییاش از پروژه نمیشد و اگر استودیو از این غیبتش به عنوان فرصتی برای بیاعتنایی به خواستههای او و دستکاری کل فیلم سوءاستفاده نمیکرد)، باز نمیتوان دنیایی را متصور شد که در آن شاهد اکران یک فیلم ابرقهرمانیِ چهارساعتهی بزرگسالانه در سینماها باشیم. فیلمی که امروز شاهدش هستیم مستقیما از زیر خاکسترهای به جا مانده از یک نسخهی دیگر ظهور کرده است؛ این فیلم که طولش دو برابر نسخهی قبلی است، علی رغم مشکلاتی که تولیدش را به بیراهه کشید وجود نداشت، بلکه دقیقا فرزندِ مشکلاتی که تولیدش را به بیراهه کشید است. اما شاید جالبترین بخش تماشای جاستیس لیگ زک اسنایدر آشکارتر شدن چیزهایی که جاس ویدن در غیبت اسنایدر به فیلم او اضافه کرده بود است و چیزی که از مقایسهی آنها آشکار میشود این است که استخوانبندی نسخهی اسنایدر تفاوت چندانی با نسخهی ویدن نمیکند. اشتباه نکنید. این نسخه از جاستیس لیگ چه خوب و چه بد حکم غرش زک اسنایدر در بلندترین حالت ممکن را دارد.
هیچکس نمیتواند این نسخه را با نسخهی ویدن اشتباه بگیرد؛ تبلور رعدآسا، فوران آتشفشانگونه، صراحت عصیانگرایانه و ریخت و پاشِ بیپروای مولفههای فیلمسازی اسنایدر از نخستین سکانس فیلم تا آخرین سکانسش به وضوح آشکار هستند؛ افراط در نماهای پُز قهرمانانهی کاراکترها، مونتاژهای تدوینشده با ترانههای غمانگیز، پیکارگران شنلپوش افسرده، اکشنهای اسلوموشن و ابعاد حماسی خشونت هیچ شکی باقی نمیگذارند: این فیلم مخلوق همان کسی است که مرد پولادین و خفاش گاتهام را به پسران عبوس مادران «مارتا»نامشان که احترام بسیار پایینی برای تقدس جان انسانها قائل بودند تبدیل کرده بود. برخلاف نسخهی ویدن که بعضیوقتها یادآور کیفیت پروداکشن پیشپاافتادهی سریالهای شبکهی سی. دبلیو بود (مخصوصا سکانس شکار پارادیمون توسط بتمن در پشتبامهای گاتهام)، هرچقدر هم با فرم فیلمسازی اسنایدر مشکل داشته باشیم یک چیز قطعی است: فیلمهای او هرگز ارزانقیمت و سرهمبندیشده به نظر میرسند. اما در آن واحد مهمترین چیزی که باید دربارهی نسخهی اسنایدر بدانید این است: اگر با توجه به تریلرهای فیلم با محوریت دارکساید (آنتاگونیست جدیدش)، زمان چهار ساعتهاش و خبرهای مربوط به محتوای مشترک نه چندان زیاد این نسخه با نسخهی ویدن تصور میکردید که نسخهی اسنایدر به اندازهی یک فیلم دیگر داستانِ ناگفته دارد اشتباه میکنید.
هایپ پیرامون این فیلم گمراهکننده بوده است. شاید طول و عرض و جزییات داستان کم و زیاد شده باشند، اما طرح کلی داستان اکثرا با نسخهی ویدن یکسان است: همچنان استپنوولف، جنگجوی قدرتمندی از یک دنیای دیگر، در جستجوی سه مادرباکس، تکنولوژیهای پیشرفتهای که قادر به هموار کردن یک سیاره هستند، به زمین میآید؛ همچنان بروس وین قهرمانان زمین را برای تشکیل اتحادی برای متوقف کردن این تهدید کیهانی دور هم جمع میکند؛ همچنان نبرد نهایی فیلم در شهر متروکهای در روسیه اتفاق میافتد. از سکانس تلاش شکستخوردهی زنان آمازون برای محافظت از مادرباکسشان تا سکانس جلوگیری واندروومن از یک عملیات بمبگذاری در لندن؛ از سکانس نجات پدر سایبورگ از مخفیگاه استپنوولف در جزیرهی استرایکر تا نحوهی احیای سوپرمن و نبرد ادامهاش در محل یادبود او؛ از سکانس دیدار سوپرمن از خانهی دوران کودکیاش همراه با لوییس لین تا سکانسهای کوچکتری مثل نخستین دیدار بروس وین و بَری آلن در مخفیگاهش. بزرگترین تغییری که جاس ویدن در فیلم ایجاد کرده بود نه افزودن سکانسهای جدید، بلکه تراشیدن بیرحمانهی تصاویر اسنایدر برای کوتاه کردن آن در حد یک فیلم دو ساعته بوده است؛ مخصوصا هر چیزی که مربوط به دارکساید و زمینهچینی قسمت دوم جاستیس لیگ میشد.در نتیجه نسخهی اسنایدر در واقع همان نسخهی ویدن است که حالا به اضافهی دو ساعت سکانسهای حذفشده و جلوههای ویژهی تمیزتر و تکاملیافتهتری به ارزش ۷۰ میلیون دلار منتشر شده است. در نگاه نخست اینطور به نظر میرسد که دو ساعت تصاویر حذفشده حتما مترادف دو ساعت بخشهای کاملا جدیدی که از نسخهی ویدن غایب بودند است، اما تقریبا همهی تصاویر جدید به جای اینکه طول داستان را افزایش بدهند، عرض آن را گسترش میدهند. حالا زمان بیشتری را با کاراکترها میگذرانیم، مدت زمان بیشتری به بلغور کردن اکسپوزیشنهای غیراُرگانیک دربارهی تاریخچهی دنیای فیلم اختصاص پیدا کرده است و مدت زمان نبردها به لطف اسلوموشنهای اسنایدر که تعدادشان بهطرز بیرویهای بیشتر از همیشه شده است، افزایش پیدا کرده است. تاثیر بازگشت تصاویر حذفشده هم مثبت است و هم منفی. مهمترین تاثیر مثبتش این است که حالا فیلم از ساختار روایی واضحتری بهره میبرد؛ انگیزهی کاراکترها که قبلا نادیده گرفته شده بودند یا از پرداخت کمرمقی رنج میکشیدند، روشنتر و قویتر هستند؛ مثلا اینبار دلیل حضور استپنوولف به خاطر این است که آخرین نالهی پیش از مرگ سوپرمن در پایان بتمن علیه سوپرمن در سراسر زمین انعکاس پیدا میکند و مادرباکسها را از خواب چند هزار سالهشان بیدار میکند و استپنوولف را از حضورشان آگاه میکند.یا مثلا حالا خود استپنوولف به عنوان تبهکاری ترسیم میشود که انگیزهاش برای تصاحب زمین، به دست آوردن دوبارهی محبت و احترامِ دارکساید پس از خیانت به او است؛ حالا در فراسوی بدن تنومند و زرهی خوفناکش (که اکنون از جلوههای ویژهی بسیار چشماندازتری بهره میبرد)، یک روی درمانده، ترحمبرانگیز و آسیبپذیر هم وجود دارد که در نسخهی ویدن غایب بود. این موضوع در بین تیم قهرمانان بیش از هرکس دیگری در رابطه با سایبورگ صدق میکند. ویکتور اِستون پس از نخستین نبرد گروهیشان به نزدیکترین چیزی که این فیلم به پروتاگونیست دارد تبدیل میشود. ویکتور به عنوان تراژیکترین عضو تیم که داستان سرمنشاء او تداعیگر سکانس تولد دکتر منهتن از واچمن است، پرجزییاتترین قوس شخصیتی را در بین دیگر کاراکترهای فیلم دارد و نقش ستون فقرات احساسی فیلم را ایفا میکند. برخلاف نسخهی قبلی که بهطرز بُزدلانه و محافظهکارانهای با قرار دادن بتمن در کانون توجه سراغ قابلپیشبینیترین انتخاب ممکن رفته بود، نسخهی اسنایدر باید به خاطر شجاعتش در اختصاص دادن کانون توجه به سایبورگ تحسین شود. همچنین، نسخهی اسنایدر مجهز به اکشن فینال به مراتب بهبودیافتهتری در مقایسه با نسخهی قبلی است.ناامیدکنندهترین بخش نسخهی ویدن این بود که گرچه آن فیلم ناسلامتی نام سنگینِ جاستیس لیگ را یدک میکشید، اما اکشن فینالش چه از لحاظ ابعاد و مقیاس و چه از لحاظ جلوههای بصری خیرهکننده هیچ حرفی برای گفتن در برابر اکشن فینال مرد پولادین و بتمن علیه سوپرمن نداشت. گرچه روند این مبارزه همچنان به همان شکلی که دیده بودیم پیش میرود (تیم به روسیه سفر میکند و سوپرمن سر بزنگاه برای کمک سر میرسد)، اما اکنون با اکشن غولآساتر، منظمتر، پرزرق و برقتر، متنوعتر، منجسمتر و صیقلخوردهتری طرفیم که در جریان آن هرکدام از قهرمانان چند لحظهی مجزا با محوریت شخصیت و قدرتهایشان برای درخشش به دست میآورند.
این نبرد همچنان از رسیدن به استانداردهای طلایی به جا مانده از نبرد نیویورک از اونجرز باز میماند، اما در مقایسه با نسخهی ویدن، خیلی به یک فینال حماسی که درخور نام جاستیس لیگ است نزدیکتر میشود. در مجموع، تصاویر اضافهی نسخهی اسنایدر قورت دادن و هضم کردن همان محتوایی که در نسخهی ۲۰۱۷ دیده بودیم را خیلی راحتتر میکنند. اما با وجود همهی این بهبودیها، یک مشکل وجود دارد: نه تنها تصمیم اسنایدر برای استفاده از تکتک تصاویر حذفشده بیتوجه به اینکه کدامیک از آنها حیاتی و کدامیک از آنها زائد هستند به این معنی است که آنها در عین برطرف کردن کمبودهای نسخهی ویدن، ایجادکنندهی مشکلات جدید هستند، بلکه این فیلمنامه و این کارگردانی ذاتا از ایراداتی رنج میبرند که هیچ تصاویر جدیدی قادر به درست کردن آنها نیست.مثلا یکی از سکانسهایی که نقش پررنگی در تریلرهای فیلم داشت، نسخهی طولانیترِ فلشبکی که در نسخهی ویدن نیز وجود داشت بود: سکانس روایت تاریخ مادرباکسها؛ داستان اتحاد انسانها، آتلانتیسیها و آمازونها برای ایستادگی علیه یک فاتح بیگانه در هزاران هزار سال قبل. در نسخهی ویدن، استپنوولف همان دشمنی است که توسط قهرمانانِ کهنِ زمین عقب رانده میشود. اما در نسخهی جدید، دارکساید جایگزین استپنوولف شده است؛ سکانس جدید طولانیتر، خوشرنگولعابتر، پرجزییاتتر و «ارباب حلقهها»وارتر است (ناسلامتی خود شخص زئوس و آذرخشش هم در نبرد حضور دارد)، اما با همهی اینها نمیتوان این حقیقت را انکار کرد که این سکانس همان سکانس قبلی اما اکنون با محوریت یک عروسک دیجیتالی جدید در حین انجام کارهای یکسان عروسک دیجیتالی قبلی است. نقاط قوت جدید این فلشبک در زمینهی جذابیتهای بصریِ تقویتشدهاش، مشکلات عمیقترش را برطرف نمیکنند: این حقیقت که این سکانس بیش از بخشی از داستان فیلم، همچون یک فیلمِ کوتاه ساختهشده توسط طرفداران صرفا برای به رُخ کشیدن مهارتِ جلوههای بصری کامپیوتریشان به نظر میرسد پابرجاست.این حقیقت که این سکانس کماکان به جای شخصیتپردازی اُرگانیک آنتاگونیستش، وسیلهای برای توضیح ملالآور اینکه چرا باید به دارکساید اهمیت بدهیم انکارناپذیر است (تصور کنید همهی سکانسهای جوکر در شوالیهی تاریکی به ازای یک مونتاژ/فلشبک که اهمیت تهدیدش را از زبان یک نفر دیگر توضیح میداد حذف میشدند)؛ این حقیقت که این فلشبک کماکان روندِ روان داستان در زمان حال را برای زمینهچینی تهدید آیندهی دور مجموعه با سکته مواجه میکند وجود دارد و همچنان این مشکل که این سکانس چیزی بیش تلاشی برای ذوقمرگ کردن طرفداران با یک مُشت فنسرویس نیست باقی مانده است. این مشکل دربارهی سکانس توضیح تاریخ چگونگی رسیدنِ مادرباکسها به دست ما در زمان حال از زبان سایبورگ هم صدق میکند. حالا همهچیز با قدم زدن ویکتور در اُروپای دوران جنگ جهانی دوم از جلوهی بصری چشمنوازتری بهره میبرد، اما مشکل بنیادین آن همچنان استوار است: یک نفر باید در قالب یک سری اکسپوزیشنهای زُمخت و غیردراماتیک اهمیت مادرباکسها را بهطور شفاهی توضیح بدهد.زک اسنایدر از خودش نمیپرسد که چرا ما به سه سکانس حذفشدهی کامل که در آن استپنوولف پروسهی پیشرفت کارش را با دارکساید در میان میگذارد نیاز داریم؟ در همین حین، گرچه فیلم مدام تاکید میکند که «لوییس لین کلید است»، اما اهمیت او در حد پرسه زدن در حاشیههای فیلم خلاصه شده است و غم و اندوهش با وجود اشغال کردن دو برابر فضا نسبت به نسخهی ویدن، کماکان به چیزی فراتر از «زن بیوهای که هرروز صبح پیش از خرید قهوه، از پوشیدن کفشهای پاشهبلند و سشوار کشیدن موهایش اطمینان حاصل میکند» صعود نمیکند. سکانس آوازخوانی زنان ایسلندی دقیقا شبیه یکی از همان سکانسهای غیرضروری که در حالت عادی حذف شدن آن از تدوین نهایی چنین فیلمی ردخور ندارد به نظر میرسد، اما نیاز اسنایدر به استفاده از همهی تصاویری که ضبط کرده بود، همچون تلاشی برای رساندنِ زورکی زمان فیلم به چهار ساعت به نظر میرسد. این موضوع بیش از هر جای دیگری در رابطه با استفادهی بیش از حد اسنایدر از اسلوموشن دیده میشود. تعداد اسلوموشنهای این فیلم به چنان شکل بیرویهای زیاد است که اسنایدر فقط از مرز خودپارودی عبور نمیکند، بلکه به عمق ورطهی خودزنی سقوط میکند.حالا اسلوموشنها به جای تقویتکنندهی اکشن یا هایلایت کردن یک لحظهی بهخصوص در جریان هرج و مرج میدان نبرد، ریتم روان اکشن را با دستاندازهای متوالی مواجه میکنند و همچون ترفند خجالتآوری برای هرچه به دراز کشاندنِ مصنوعی زمان فیلم احساس میشوند؛ مخصوصا اسلوموشنهای سکانس تخریب ستونهای معبد نگهداری از مادرباکس توسط زنان آمازون، سکانس دور کردن کیفِ حاوی بمب و سکانس بلعیدهشدن آکوآمن توسط امواج خروشان دریا در اسکله که همگی بهطرز غیرعامدانهای خندهدار و کلافهکننده هستند. در واقع بعضیوقتها در طول فیلم اینطور احساس میشود که اگر همهی صحنههای اسلوموشن فیلم با سرعت عادی پخش میشدند، نسخهی اسنایدر کوتاهتر از نسخهی ویدن از آب در میآمد! طول چهارساعتهی نسخهی اسنایدر با فیلم متراکمی که لحظهلحظهاش سرشار از درام است توجیه نمیشود، بلکه حکم مترادفِ سینمایی نگارش یک مقاله با گذاشتن دو فاصله بین هرکدام از کلمات به جای یک فاصله را دارد. از نگاه اسنایدر همهی صحنهها به یک اندازه ویژه و استثنایی هستند. وقتی همهی صحنهها به یک اندازه استثنایی باشند، دیگر هیچ چیزی استثنایی نخواهد بود و هیچ فرقی بین اسلوموشن کشتن یک دشمن معمولی با اسلوموشن قطع کردن سر اسپنوولف در پایان یک نبرد نفسگیر وجود نخواهد داشت.
اسنایدر شیفتهی به تصویر کشیدن کاراکترهایش در اساطیریترین و حیرتانگیزترین حالت ممکن و حفظ این رویکرد در تکتک فریمهای فیلم است، اما بخش کنایهآمیز ماجرا این است که این رویکرد دقیقا در تضاد با چشمانداز او از ابرقهرمانان قرار میگیرد. وقتی بیوقفه سعی میکنی اعمال کاراکترهایت را در حماسیترین حالت ممکن به تصویر بکشی، حماسه به روتین عادی دنیای فیلم تنزل پیدا میکند و لحظات شگفتانگیز کلیدی با قاطی شدن لابهلای همهی لحظات دیگر که برای شگفتانگیز به نظر رسیدن رقابت میکنند، وزن و کوبندگی واقعیشان را از دست میدهند و دیگر هیچ تفاوتی بین نقاط اوج و دستاوردهای متحیرالقول کاراکترها با لحظات معمولی فیلم وجود نخواهد داشت. سبک فیلمسازی اسنایدر بزرگترین دشمن ابراز موفقیتآمیز چشماندازش از ابرقهرمانان است. همچنین، گناه اورجینال این مجموعه همچنان گریبانگیر نسخهی اسنایدر هم شده است: این حقیقت که شتابزدگی استودیو برای تکرار فرمول اونجرز به معنی نادیده گرفتن اهمیت معرفی باطمانیمهی کاراکترهایش به وسیلهی فیلمهای اختصاصی خودشان (پیش از گردهمایی آنها) بود همچنان پابرجاست. در نتیجه، این فیلم مجبور است پیش از اینکه هرچه زودتر سراغ اصل مطلب برود، بخش قابلتوجهای از زمانش را به معرفی امثال فلش، آکوآمن و سایبورگ اختصاص بدهد.
از همین رو، نه تنها تکهی گذرایی که از زندگی شخصی آنها میبینیم (هرچقدر هم مقدارش در نسخهی اسنایدر گسترش پیدا کرده باشد) با نقشی که اختصاص یک فیلم مستقل به آنها در معرفیشان ایفا میکند قابلقیاس نیست، بلکه به تمرکز ازهمگسستهی روایت منجر شده است؛ از یک طرف، اتفاقات اورژانسی زمان حال توجهی تمام و کمالمان را طلب میکنند و از طرف دیگر فیلم مجبور میشود کشمکش اصلی را برای نمایش فلش در حال نجات دختر موردعلاقهاش از تصادف اتوموبیل، پیروزی ویکتور در مسابقهی فوتبال دانشگاه یا کمکرسانی آکوآمن به ماهیگران طوفانزده ترک کند. شاید اکنون انگیزهی کاراکترها روشنتر باشد، اما این به قیمت ریتم حلزونی روایت تمام شده است. در نتیجه، اگرچه افزودن همهی تصاویر حذفشده به معنی یک فیلم منسجمتر در مقایسه با نسخهی ویدن است، اما کماکان با فیلم چهلتیکهای طرفیم که گویی از چپاندن چهار-پنجتا فیلم مختلف درون یکدیگر ساخته شده است. ماهیت غیرضروری بسیاری از تصاویر حذفشدهی این فیلم و ماهیتش به عنوان یک فنسرویسِ خالصِ بیشرمانه بهتر از هر جای دیگری در جریان بخش اختتامیه آشکار میشود.بخش اختتامیه با وجود سکانسهای پسا-تیتراژِ فراوانش که همچون کلیپهای جداُافتاده به یکدیگر دوخته شدهاند حکم سلسلهای از پایانبندیهای قُلابی را دارد؛ آنها که از سکانس فرار لکس لوثر از تیمارستان آرکام و دیدارش با دثاستروک شروع میشوند و تا دنبالهی رویای کابوسوار بروس وین از بتمن علیه سوپرمن و معرفی عضو جدید جاستیس لیگ ادامه پیدا میکنند، یک چیز را بهطرز قاطعانهای مشخص میکنند: نسخهی اسنایدر با هدف ارائهی بهترین نسخهی ممکن از جاستیس لیگ ساخته نشده است؛ در عوض، نسخهی اسنایدر بهطور اختصاصی برای ارائهی طرفدارپسندترین نسخهی ممکن از جاستیس لیگ مهندسی شده است. این فیلم فقط به خورههای مجنونِ مرد پولادین و بتمن علیه سوپرمن اختصاص ندارد (این نه تمجید است و نه مذمت)، بلکه یکجورهایی توسط خودِ آنها برای ارضای سلیقهی شخص خودشان خلق شده است. همانطور که سکانس کابوس بروس وین در فیلم قبلی نه برای پرداخت فضای ذهنی بروس وین، بلکه صرفا بهانهای برای «خفن» به نظر رسیدن بتمنِ پالتوپوشِ غبارآلود در حین مبارزه با سربازانِ دیکتاتوری سوپرمن شرور در پیشزمینهی یک دنیای آخرالزمانی بود، این یکی هم نقش مشابهای را با گفتگوی بتمن و جوکرِ جرد لتو ایفا میکند.این نکته معرف مشکل سبک فیلمسازی زک اسنایدر است: نیاز بیمارگونهی او برای کوبیدنِ برچسب «خفن» روی پیشانی تکتک لحظات فیلم. در زمان اکران مرد پولادین و بتمن علیه سوپرمن پُرتکرارترین انتقادی که به آنها میشد یک چیز بود: لحن جدی و تیره و تاریکشان. اما مسئله این است که مشکل آن فیلمها از جای دیگری، از جای عمیقتری سرچشمه میگرفت؛ بهطوری که حتی اگر زک اسنایدر این فیلمها را در قالب کمدیهای اسلپاستیکِ رنگارنگ و شاد و شنگول هم میساخت باز تغییری در ایراد بنیادین فرم فیلمسازیاش ایجاد نمیشد؛ چه ایرادی؟ شیفتگی جنونآمیزش برای خلق «لحظات» که به قیمتِ نادیده گرفتن اهمیتِ «سکانسها» منجر میشود. بگذارید اینطور بگویم: هیچ چیزی لذتبخشتر از تجربهی یک لحظهی سینمایی نیست؛ از شوالیهی تاریکی و لحظهای که جوکر در یکجور حالت مستی سرش را از ماشین پلیس بیرون میکند تا ماتریکس و لحظهای که نئو برای نخستینبار از گلولهها جاخالی میدهد؛ از هفتِ دیوید فینچر و لحظهای که برد پیت میخواهد از محتوای داخل جعبه اطلاع پیدا کند تا راننده تاکسی و لحظهای که تراویس بیکل با هفتتیر کشیدن به سمت انعکاسِ خودش در آینه میپرسد: «داری با من حرف میزنی؟».
لحظات سینمایی رسوخکننده، ماورایی و فکانداز هستند؛ آنها به چکیدهی کل فیلم تبدیل میشوند؛ آنها مهر خودشان را برای همیشه روی عنبیهی چشم تماشاگرانشان میکوبند؛ آنها به معرف یک احساس بهخصوص تبدیل میشوند؛ آنها به بخشی از فرهنگ مشترکمان، به بخشی از زبان گفتگوی روزمرهمان برای ابراز احساساتمان صعود میکنند. از آنجایی که این لحظات، بهیادماندنیترین و نقلقولشدهترین بخشهای سینما هستند، پس کسی که آنها را میبیند ممکن است دچار یک اشتباه طبیعی اما مُهلک شود: سینما یعنی این لحظات. اما واقعیت این است که عیار یک فیلم خوب را نه شاهلحظههای درخشانش، بلکه همهی چیزهای بهظاهر بیاهمیتی که لحظات برترش را احاطه میکنند مشخص میکنند؛ مسئولیت سنگین داستانگویی برعهدهی بخشهای بیزرق و برق فیلم است؛ لحظات برتر سینمایی به لطف ایستادن روی دوش همهی داستانگوییهای پیش از خودشان فرصت درخشیدن در کانون توجه را پیدا میکند. زک اسنایدر اما اینطور فکر نمیکند. زک اسنایدر اعتقاد دارد تکتک لحظههای تشکیلدهندهی یک فیلم باید به یک اندازه «باحال» و «خفن» باشند. در دنیای فیلمهای او هر چیزی که «عادی» باشد هدفِ نسلکشی قتمام فکر و ذکر زک اسنایدر در طول سهگانهی مرد پولادین به مهندسی «لحظات» معطوف شده است؛ یا زمان سر موقع آهسته میشود؛ یا با قاببندیهای دقیق، متقارن و خطکشیشده مواجه میشویم؛ یا نماها حالت نقاشیهای قرن هجدهمی به خود میگیرند؛ یا موسیقی با حرکاتِ کاراکترها هماهنگ میشود؛ یک چیز در تکتک لحظات فیلمهای او قطعی است: تمام اجزای فیلم برای انتقال یک پیام مشخص در علنیترین و تابلوترین حالت ممکن دست به دست یکدیگر میدهند: «حیرتزده شو». گویی در دنیای فیلمهای اسنایدر قحطی تنوعِ احساس وجود دارد؛ انگار در سینمای او هیچ احساسی غیر از حیرتزدگی وجود خارجی ندارد؛ انگار همهی احساسات دیگر به دست حیرتزدگی، تنها پادشاه مطلقِ این دنیا قتلعام شدهاند. خیلیها برای تعریف از اسنایدر میگویند که او تصویرساز معرکهای است و در پاسخ به آنها باید گفت البته که همینطور است. اگر غیر از این بود باید تعجب میکردیم. دلیلش این است که همهی انرژی و تمرکز او صرفِ خلق لحظات میشود؛ او همهچیز را فدای خلق لحظات میکند. میگویند انگیزههای شخصیتهای او شُل و ول است و عواقب تصمیمات سوالبرانگیزشان جدی گرفته نمیشود. طبیعی است.دلیلش این است که همهی اجزای تشکیلدهندهی فیلم مطیع و تابع انگیزهی اصلی خودِ فیلم که بر همهچیز اولویت دارد هستند: خلق لحظهی حیرتانگیز بعدی. برای مثال به مرد پولادین و صحنهای که ژنرال زاد میخواهد کلارک کنت را به تیمش اضافه کنید نگاه کنید. اگر گفتید او برای جلب رضایت مخاطبش چه کار میکند؟ یک رویای کابوسوار از زمین پساآخرالزمانی به کلارک نشان میدهد؛ نه تنها به او میگوید که قاتل پدرش است، بلکه کلارک را در باتلاقی از جمجمههای انسان به نشانهی انقراض گونهی بشر غرق میکند.
سوالی که مطرح میشود این است که زاد با چه منطقی انتظار دارد که میتواند اعتمادِ کلارک را به این شکل به دست بیاورد؟ حالا این صحنه را با سکانس پشتبام از مرد عنکبوتیِ سم ریمی مقایسه کنید؛ گرین گابلین، پیتر پارکر را موقتا فلج میکند و خیلی رفاقتی (به نحوهی تکیه دادنش به نورگیر نگاه کنید) دست روی خلاء درونی پیتر دست میگذارد (ناسپاسی مردم از فعالیتهای عنکبوتی به خاطر سوءتبلیغات جونا جیمسون) و در واکنش به قدرنشناسی مردم، به پیتر پیشنهاد دوستی میدهد. برخلاف زاد که پیشنهادش برای مقابله با تنفر (مورد قلدری قرار گرفتن کلارک در طول زندگیاش)، تنفر و انقراضی در وسعتی بزرگتر است، پیشنهاد گرین گابلین برای مقابله با تنفر، دوستی، ابراز همدردی و از تنهایی درآوردن پیتر است.
البته که در نهایت انگیزهی گرین گابلین هم به اندازهی زاد شرورانهست. اما اگر جای قهرمان بودیم کدامیک در به شک انداختنمان موفقتر بود: هوش شرورانهی گابلین برای سوءاستفادهی نامحسوس از نیاز قهرمان یا ناآگاهی زاد از اصول پایهای فریبکاری؟ کدوم روش در متقاعد کردنمان برای تامل در پیشنهاد دشمن تاثیرگذارتر بود: صرف نظر از کشتن پیتر و آزاد گذاشتن او برای سبک و سنگین کردن پیشنهاد در خلوتش یا غرق کردن کلارک در جمجمههای انسان بیتوجه به فریادهای او از سر وحشتزدگی. برای زک اسنایدر اهمیت ندارد که این صحنه چقدر از لحاظ منطق روایی با عقل جور در میآید؛ تنها چیزی که برای او در اولویت قرار دارد فراهم کردن شرایط خلق یک لحظهی خفن است: فرو رفتن سوپرمن در باتلاق جمجمهی انسانها. همهی چیزهای دیگر باید به خدمت این لحظه و لحظات مشابهی آن در بیایند. به خاطر همین است که اسنایدر اینقدر شیفتهی مونتاژهای اسلوموشن است؛ از مونتاژ قتل والدین بروس وین (لحظهی پرواز کردن بروس با خفاشها در چاه یا لحظهی پاره شدن گردنبند مروارید مارتا وین) و مونتاژ فعالیتهای قهرمانی کلارک کنت (لحظهی احاطه شدن او توسط مردم در روز مردگانِ مکزیک) در بتمن علیه سوپرمن تا مونتاژ آغازین جاستیس لیگ و مونتاژهای معرفی فلش، سایبورگ و آکوآمن

نظرات کاربران
لیست های کاربران
بتهرین های آلپاچینو
MORI
کمدی
SCOOBY
برتین فیلم های دادگاهی
ehsan13
Seth Rogen
viroosefalgir
Best horror movies
mathilda99
آخرین سریال های بروز شده
آخرین تریلرها
دسته بندی فیلم ها
- انیمیشن637
- اکشن2330
- تاریخی413
- ترسناک1154
- تلوزیونی36
- جنایی978
- جنگی271
- خانوادگی712
- خبری7
- درام4986
- زندگی نامه444
- سیاه سفید1
- شوی تلویزیونی8
- عاشقانه1136
- علمی تخیلی787
- فانتزی715
- فیلم نوآر16
- قدیمی15
- ماجراجویی1403
- مراسم ورزشی6
- مستند544
- معمایی724
- موزیک248
- موزیکال85
- هیجان انگیز2305
- ورزشی190
- وسترن135
- کمدی2741
- کوتاه84
دسته بندی سریال ها
- انیمیشن156
- اکشن214
- تاریخی57
- تخیلی و فانتزی51
- ترسناک60
- جنایی225
- جنگی18
- حماسی4
- خانوادگی55
- درام748
- زندگی نامه15
- شوی تلویزیونی14
- عاشقانه91
- علمی و تخیلی113
- فانتزی134
- ماجراجویی139
- مسابقه تلویزیونی3
- مستند77
- معمایی167
- موزیک7
- موزیکال7
- هیجان انگیز167
- ورزشی17
- وسترن9
- کمدی290
- کوتاه18
- کودکانه1
انکد کردن یعنی چی؟!
اینکد (encode) در اصل به معنای کد گذاری کردنه منتهی ما اینجا یه سری انکودر داریم مثل PSA که برای X265 بهترین محسوب میشه.
انکد یعنی عملیات زمان بری که توسط نرم افزارهای اینکار طّی اون فیلم از روی منابع ایی مثل دیسک بلوری، دیسک دی.وی.دی و … با انجام تغییراتی مثل تغییر در فرمت، کُدک، بیت ریت و … تبدیل به فایل ویدئوی جدید با مشخصات تازه و حجم پایین تر میشه.
مثلاً :
BluRay Disc انکُد میشه به BluRay REMUX انکُد میشه به BRrip x265 10bit
***
افراد و گروه هایی که اینکار رو انجام میدن بهشون انکُدر گفته میشه مثل PSA ، MkvCage ، Pahe و …
تا چند روز پیش اشتراک ویژه داشتم به راحتی دانلود میکردم حتی با وجود وی پی ان ، اما همین الان اشتراک ویژه خریداری کردم هیچ لینکی دانلود نمیشه و واسه هر لینک صفحه هایی با نام های مختلف باز میکنه، مثل NTA1 و MNN1-1 و….
لطفا رسیدگی کنید و اشکال رو رفع کنید.
چ عجیب ؟! منم اشتراک دارم ولی با قند شکن می تونم بدانلودم . شاید مشکل از قندته!؟
فرقی نداره ، با چند و.ی پی ان مختلف امتحان کردم هنوز مشکل داره.
الان کار میکنه دیشب فقط کار نمیکرد
دیشب سایت لینکاش کار نمیکرد الان کار میکنه دان کن راحت
در اصل باید درباره ی 1 ساعت پایانی فیلم نظر داد چون از این تایم به بعد، صحنه های مهم و تاثیرگذار فیلم شکل گرفتن و باعث جلب نظر مخاطب شدن… این فیلم از لحاظ روایت داستانی، بهتر از نسخه ی قبلی، صحنه ها و داستان هاش چیده شده بود و همینطور درمورد قابلیتی هم که شخصیت “فلش” داره به صورت جداگانه صحنه هایی رو به فیلم اضافه کرده بودن…به طور کلی فیلمنامه ی این فیلم بهتر نوشته شده بود… جلوه های ویژه هم که در صحنه های پایانی بیشتر نمایان بود، واقعی تر از سری قبلی شده بود و… مشاهده بیشتر »
سلام دوستان حدود يه هفته هست که من فقط با vpn ميتونم وارد سايت بشم شما هم اينجوريه؟ از آخرين آدرسي که تو تلگرام هست استفاده مي کنم
حس میکنم عمدا این مدلی شده که فقط اعضای ویژه بتونن داملود کنن،عملا شایت دیگه لینک رایگان نداره
احتمالا همينجوريه
دوستاني که از اعضاي ويژه سايت هستن کسي مشکل دانلود داره؟
نه
باید اشتراک بخری داداش
درود
برای دیدن این فیلم لازمه قبلشWonder Woman 1984 رو نگاه کرد یا نه ؟!
اگر زمان برگرده عقب بگن برای اینکه اجازه بدیم تو زندگیت فیلم دیگه ای ببینی اول باید Wonder Woman 1984 رو ببینی با جهان سینما خداحافظی میکردم…
نه عزیز اصلا نیاز نیست.
منظورت اینه که خیلی بده چرا انقد با کلمات بازی میکنی 3 بار خوندم تا فهمیدمlol
میخواستم به عمق فاجعه پی ببرید! (-_-) :d
اسپویل
آخرای فیلم شما هم وقتی فلش از نور سریعتر شد و سوپر من دهن استپن ولف رو صاف کرد مو های بدنتون سیخ شد؟یا من اینطور شدم
فیلم جذابیه اگه تو ۲ تا قسمت ۲ ساعته ببینی اینجوری کسل کننده میشه
اسهال بر بنده غلبه کرده و به زودی بر روی زک اسنایدر تخلیه خواهیم شد.
خشتکاتون رو محکم بچسبید.
پروفسور جمشید، لطفاً از این سایت گمشید :)))
آق اسماعیل. پروفسور جمشید به اندازه شما قدیمی و شاخ هستن.
پیشنهاد می کنم شاخ به شاخ نشید که سایت به گ*ا میره :)))
قدیمی بودنش رو کار ندارم، ولی تاحالا یک کلمه مثل آدم از دهنش نشنیدم!
چرت و پرت و هزیون میگه فکر میکنه خیلی خفنه، اگه میرفت برنامه هندوانه رامبز جوان شاید میتونست استند آپ کمدین بشه.
پسر خوب چند بار پشتم زر زدی بهت چیزی نگفتم اما اگه یه بار دیگه تکرار شه جوری نقدت میکنم مثل ارشاد – فاطمه اسپویل و اون شبه فمینیسم گورتو گم کنی:)))
هشدار آخر!
اسماعیل جان لطفا خودت از این سایت گمشو که هنوز خای.ه نکردی بیای با من بحث کنی دوباره از مغالطه رو شروع نکن دیوث اه با تشکر
کاربر masterpiece نصفه سبیل.
زیاد گوز گوز نکن.
سیبیلام رو بخور جیگر تازه اون مال دو سال پیشه الان گاندالفی برای خودم هستم
حتما تو خیلی خفنی که زیر همه فیلما زر میزنی هر کی هم کامنت بر خلاف نظر تو بده اینجوری جوابشو میدی
اشتراک دارم نه پخش الاین کار میکنه نه دانلود
حقیقتا نمیخوام از شخص خواصی دفاع کنم… ولی پرفوسور جمشید جان، قبلا هم گفتم کسی مث من از dc بدش نمیاد ولی بچه 5 ساله الی مرد 80ساله هم این فیلم رو ببینه می تونه ازش لذت ببره و کمی انصاف هم داشته باشیم محاله کمتر از 7 کسی به فیلم نمره بده (نمره خودم :8)(البته منهای 10-15 دقیقه اول فیلم که فاجعه بود)، پس زمانی که با دیدن این فیلم (اسهال برتان غلبه) کرده ،نتیجتا شما مشکل حاد و بحرانی معده داری جونه دل… در نتیجه :به جای تخلیه اسهالتان در سایت و به گوه کشیدن کاربران، یک دیفنوکسیلات… مشاهده بیشتر »
عشق داداش در تایید کامنت و نقد سازنده ای که از شخصیت بنده داشتی از الان می کوشیم برای بهتر شدن، اما نه تنها اطمینان داریم از بهتر نشدن بلکه عزم و اراده مان بیشتر و قوی تر میشود برای نقدها و ریدمان های سهمگین تر بر آثار بعدی.
با تشکر.
بی ربط،
پرفوسور جمشید دو سه تا از اثار مورد قبولت بعد از 2000 (به جز اثار مشهور) بگو ببینیم فراستی سایت چیا دوست داره.
The Hunt (2012)
یه نقد مثبت تو دیبا رفتیم براش.
جمشید ناصری هستم.
پیشنهاد میکنم دامنه اطلاعات و مطالعات خودتون رو در باب مکتب ناصریسم گسترش بدید.
بسیار عالی حتما میبینم.
ضمنا اومدم تو google درباره مکتبتون تحقیق کنم متوجه شدم در باب زنان و زایمان اسم بلند اوازه ای دارید. D:
بسیار خوشوقتم از اشناییتون.
خب همه میدونن که دشمنان بی شمار بنده در راستای تخریب شخصیت و لطمه به اعتبار ما دست به یه سری جریان سازی های دروغین میزنن و حتی ابایی از تحریف مکتب ناصریسم هم ندارن.
کسی که میتونه با این ادبیات نسبتا سنگین صحبت کنه _احتمالا_ از شعور اجتماعی و سینمایی __نسبتا__ بالایی برخورداره و به نظر من به جای این دسته کامت ها __و مایه گذاشتن از (خشتک و اسهال و …)__ یکم فنی تر نقد کن تا امثال من و کاربرای دیگه بتونیم ازشون بهره ببریم.حیفه!
باشه.
عزیز دلی
اسپویل……
این فیلم نسبت بسری اول خیلی بهتر بود 2ساعتی بهش اضاف شده ظاهر استفن وولف خشن تر شده البته نسخه قبلی ام بد نبود خیلی داستان باز تر شده بود تو سری قبل دارکساید رو نشون نداد درست و کلا بخوام بگم سرتونو درد میارم این نسخه معرکه بود فقط تنها نقطه ضعف کار زک تصویر 4:3بود که کیفیت چندانی ام نداشت حتی psa ای کاش بلوری با تصویر 16:9رو بدن بیرون……
این فیلم بلوریش هم بیاد 4:3 هست و فرقی نداره چون اینطوری ساخته شده. انگار بگی فیلم همشهری کین بلوریش 16:9 بیاد.
من نسخه ی قبلی رو دیدم
و این نسخه رو هم تماشا کردم
و خیلیی بهتر شده
بنظر من واقعا ارزش تماشا داره
چیزی که خیلی دوست داشتم اینه که خشونت فیلم بالا تر رفته…
و کلا نظر شخصی خودم اینجوریه که دیسی رو خیلی بیشتر از مارول دوست دارم…
نقدی کوتاه بر فیلم لیگ عدالت زک اسنایدر برای نظر بدون اسپویل و کوتاه به پایان متن مراجعه کنید “حاوی اسپویل” “بخش اول : روش حساب نکن بتمن” اکشن فیلم بسیار هیجانی و چشم نواز است. اگرچه بیش از حد اغراق داشت و بعضی جاها آدم با خودش میگه : مگه فیلم هندیه؟! صحنه های بیش از حد اضافی هم وجود داشت، که انگار فقط و فقط برای طولانی کردن فیلم وجود داشتند. موسیقی واندروومن هم به شدت، تکرار می کنم، به شدت روی مخ راه میرود و بعد از یکی دو بار حال بهمزن میشود! انگار آدم یوسف پیامبر… مشاهده بیشتر »
توضیحی درباره دوبله ساندفیلم:
کیفیت صدا خوب و مطلوب است. ولی انتخاب دوبلور ها در بعضی موارد به شدت ضعیف است!
امیر حکیمی مناسب بن افلک نبود. البته گزینه دیگه ای هم نداشتن.
کسری کیانی باید به جای ری فیشر صحبت میکرد و شهراد بانکی به جای جرد لتو.
در کل دوبله خوبی است. اگر امیر حکیمی بعضی جا ها به استِپِن وُلف نمی گفت اِستُپ نولف، خیلی بهتر هم میشد.
به نظرم علی منانی و شایان شامبیاتی بهترین عملکرد را در این دوبله داشتند.
دمت گرم ماهان جان،
بسی لذت بردیم.
خوب فیلمو دیدیم و خیلی خوب بود مشیه گفت بلاخره دیسی رفت تو فاز جدیدی امیدوارم در ادامه هم به همین خوبی کار کنن
04:02:08 صوت دوبله
04:02:29 زبان اصلی
این دو تایم چرا به هم نمیخوره؟
ریلیزهای زبان اصلی دو نوع هستن :
1. با لوگوی MAX ORIGINAL
2. بدون لوگوی MAX ORIGINAL (ریلیز انکدر Pahe)
نسخه 1080p 10bit PSA رو دانلود کردم، ولی مثل اینکه این نسخه صحبت های کارگردان رو در ابتدا نداره. میدونید چرا؟و اینکه کدوم نسخهاین صحبت ها رو داره؟
صحبت کارگردان فقط مربوط به نسخه لو رفته و HDrip بود و در نسخه های Web-dl اصلی وجود نداره.
سلام دوستان . ببخشید کسی میدونه چطوری صوت دوبله فارسی را روی فیلم زبان اصلی بذارم؟ هرچی توی kmplayer انجام میدم نمیشه
با نرم افزار MKVToolNix صوت دوبله رو به فیلم اضافه کن.
.
Load External Audio پلیر KM Player اصلاً کار نمیکنه.
مرسی
اگه نشد POT Player میشه
روشش تو انترنت هست .
یا نرم افزار MKVToolNix
انصافا هم قشنگ بود و هم از نسخه قبلی قوی تر و جذاب تر بود، ولی باید قبول کرد فیلم های مارول نسبت به فیلم های دی سی قوی تر هست، ولی در زمینه سریال دقیقا برعکسه و دی سی خیلی قوی هستش.
وات؟؟
از نظر فیلم که 100 در 100 مارول بهتره دیسی هست. اما سریال از امسال نگاه کن. وانداویژن و فالکون سرباز زمستان واقعا محشره و سریال واقعا مورد انتظار لوکی تو سریالم کم میاره مطمئنم با این شیوه که مارول داره میره جذاب میشه برا تمام مخاطباش.
واندا ویژن یه سریال متوسط بود ولی سرباز زمستان واقعا مزخرفه
وانداویژن جالب نبود انگار فقط خواسته بودن یه چیزی بسازن
“وانداویژن جالب نبود انگار فقط خواسته بودن یه چیزی بسازن”
.
سریال وانداویژن بسیار به کمیک ها وفادار بود و سریال عالی بود.
چقدر اختلاف نظر تو این زمینه بالاست!! ، وانداویژن و سرباز زمستان بالاخره ارزش دیدن دارن یا نه؟
بسیار خوب، حتما سریال های جدید مارول هم تماشا میکنم
با دوبله دیدن فیلم نصف فیلمو از دست میدین
خیلی خوب بود دمتون گرم این دوش بود
چرا واقعا این تصویرش مربعیه یکی جواب بده
Kooreshko
چون کلا این شکلی ساخته شده ( زک اسنایدر این شکلی ساخته کاریش نمیشه کرد )
خیلی احمقانه است واقعا فیلم باید 16:9 باشه
از max player پخش کن میتونه کارت رو راه بندازه
max player لازم نیست.
تو هر پلیری میشه نسبت ابعاد رو به 16:9 تغییر داد تا فیلم تمام صفحه بشه، ولی اینکار باعث کشیدی فیلم در عرض و پهن شدنش میشه.
(وقتی فیلم 4:3 ساخته شده چه نیازی حتماً 16:9 تماشا کنید!)
max player کدومه؟؟
اون mx player هست که فقط مال اندرویده.
سلام خسته نباشید. یه تشکر ویژه بخاطر سایت خوب و بروز و دوبله های خوب
بخش سرچ فیلم ها خیلی مناسبه اما سریالا خیلی جالب نیست. مثلا من نمیتونم
سرچ کنم سریاله اکشنه دوبله فارسی به عنوان مثال. با تشکر
امیر حکیمی واسه بن افلک؟؟
O. O
عی خدا رحمتت کنه استاد جلیلوند
:-<
البته منوچهر والیزاده هم بود نبود. به شرطی که روی افکت صدایش زیاد کار کنن
لطفاً لطفاً نسخه سیاه و سفیدش رو هم بذارید
وا به چه دردت میخوره؟
1. به خاطر اتمسفر و حس و حال متفاوتش (اون اتمسفری که زک اسنایدر واقعا مد نظرش بوده!)
2. به خاطر سکانس حذف شده مکالمه جوکر و بتمن (“We live in a Society”)
انکودر pahe داره.
میخوام والا بذاره راحت تر دانلودش کنم. اگه نذاشت میرم از تورنت میگیرم.
کاربر Glitt
والا که حالا نمی زاره بعدشم دانلود از pahe خیلی راحت تر از دانلود از تورنته تازه کیفیت هاشم خوبن و حجم هاشم مطلوبن
یکم دانلود کردن ازش پیچ و تاب داره (که منطقیه) ولی ارزشش رو داره به خاطر آرشیو کاملش
ممنون از djghc121
سلام
دوبله خوبه یا منتظر دوبله دیگه باشیم ؟
ممنون
به عقیده من صبر کن قراره دوبله کوالیما رو میاد براش ببین 100 برابر دوبله کوالیما از این دوبله ارزشش بیشتره و صداها خیلی به شخصیتها میخوره البته اگه خیلی عجله داری دوبله ببینی با همین دوبله ببین من خودم زبان اصلی دیدم یه بار هم میخوام با دوبله کوال یما ببینم
مشخص هست حدود چه قدر دیگه میاد ؟
خیلی از نسخه قبلیش بهتره دم زک اسنایدر گرم که یه همچین بازسازی داشته
سلام کسی نیست بگه که چرا حق اشتراک من چرا فعلا نمیشه اونم سه بار پرداخت کردم اما فعلا نشد
به پشتیبانی پیام بده خب
صدا کیکاووس یاکیده فقط به بمتن کریستین بیل میومد نه به سوپرمن♂️
ممنون دوباره دارید میشین والای دوست داشتنی یادآور تاینی و دیبا
خسته شدم دوبله به فارسی میخوام
]قا دوبله اومده چرا قرار نمیدید؟
دوبله فارسی Godzilla vs. Kong (2021) هم اومده قرار بدید
الان نزدیک به دو هفته است کامتنا کلا شده
دوبله رو بزارید ولی کوچک ترین کاری نمیکنن
نه انگار کامنتم جواب داد 🙂
میدونم این فیلم خیلی طرفدار داره
میدونم برای یه سریا خیلی محبوبه
میدووونم
ولی بنظر من خیلی پوچ و بیخود بود. باو خسته شدیم بس که فقط بخاطر صحنه های اکشن فیلم نگا کردیم.
اگه پوچ و بیخود بود جزو 250 فیلم برتر نبود و همچنین کریستوفر نولان نمیگفت ادامش رو بسازین شما باید فکرت رو عوض کنی
بحث اینکه جز 250 فیلم برتر نبود .این نوشته تون خودش اشکال داره .و باید نیم نگاهی به پشت قضیه ی فیلم سازی ها نظری افکنی.و کریستوفر نولان یا هر کی یه چیزی بگه معنی اش خوب بودن موضوعی یا فیلمی نیست.و تا زمانی ک منتقد داشته باشیم جامعه ی فعالتری خواهیم داشت . بدون چنین افرادی جامعه یی مرده بوجود میاید.منظورم درست یا غلط بودن نظر دوستان نیست
در هم شد امیدوارم تونسته باشم منظور رو برسونم
نکشی مارو منتقد خخخخ
خندیدیم :)))
فیلم و موسیقی هر دو خفن و عالی بود کلی حال داد
دوبله ساندفیلم منتشر شد
خوب بود مخصوصا موسیقی فیلم عالی بود.
دوبله بزارید دیگه
شخصیت diana واقعا مسخرس حتی بازیگر انتخاب شده برای این نقش اصلا جالب نیست لباس هاش مخصوصا جلف هستن به عکس ها کمیک این شخصیت نگاه میکنی بسیار جذاب تر هستن / در کل فیلم زیاد خوب نبود البته موزیک بسیار خوبی داره خیلی هم طولانی هست نیاز به این همه دیالوگ خسته کننده نداشت / نظر شخصی من بود باتشکر
اتفاقا کگال گادئت خیلی محبوبه مخصوصا تو خود امریکا
بله محبوب هست البته بازیگر خوبی هست ولی تو این نقش من دوستش نداشتم . در مورد فیلم هم بگم که فیلم ارزش دیدن داره مخصوصا برای کسانی که به کتاب کمیک علاقه دارن
خداییش خوب اسمشو ترنسلیت کردی :))))
اشتباه نوشتم و چک نکردم
اصلاح:گال گادوت
خوب فیلمو که وقف مراد تو که نمی سازن گل گدت بازیگر خیلی خوبی هست و واقعا محبوبه اگه نخش واندر وومن رو به کسه دیگه ای می دادن باید با مخلفت مردم رو برو میشدن بعد لباساش جلف نیست لباس قشنگ و خیلی به واندر وومن می خوره و کاملا حس قدرت رو میده
لباسش کاملا شبیه لباس کامیکشه اصلا فرقی نداره
این دقیقا همون لیگ عدالت ۱ هست؟
نیازی به تماشای اون هست ؟
آخه میگن ابن کل اون فیلمه و ادامه اوته
sinapart
این دقیقا همون لیگ عدالت ۱ هست؟
نه نیستش ، صحنه های زیادی اضافه شدن که به داستان کمک میکنه
نیازی به تماشای اون هست ؟
به نظر من لازم نیست چون هیمن فیلم رو ببینی ، صحنه های مهم لیگ عدالت 1 رو داره و کاملشون کرده پس لازم نیست همین رو ببینید کافیه فقط حتما باید فیلم های قبلی دیسی رو دیده باشید .
DC هرچی در کمیکها و انیمیشنهاش از Marvel جلو هست( که مارول داره بسرعت بهش نزدیک میشه) عوضش در فیلمها باخت داده.
تنها خوبی این فیلم نسبت به فیلمهای مارول، استفاده کمتر از جلوه های ویژه و تاکید بیشتر بر بازی بازیگران است.
در نسخه جدید چند صحنه حذف شد که واقعا حیف بود. مهمترینش اونجاییکه سوپرمن بعد از زنده شدن، بتمن را حسابی میزنه بعد بهش میگه “داری خونریزی میکنی!!!” که در فیلم “بتمن علیه سوپرمن” همین جمله را بتمن به سوپرمن ضعیف شده میگفت.
کلا ارزش دیدن نداره مگر اینکه خیلی وقت اضاف داشته باشید
یه فیلم تینیجری و سطح پایین که متاسفانه دیدمش
هیچ کس اندازه من به dc نتوپیده
،ولی برادر
(ببند اون لامصبو)
داستان چیه
چرا چند روزه هیچ فیلم وسریال دوبله جدیدی نمیاد؟؟؟؟
دوستان احتمالش هست سایت به فنا رفته باشه؟
آخه دوبله هیچ فیلم و سریالی که کلا نمیاد
زبان اصلیم که الان یه هفته گذشته ۳ تا فیلم گذاشتن
کسی خبر داره داستان چیه؟بابا اشتراک همه تموم شد
همچین به فنا هم نرفته…چند روز پیش اعلام کردم دوبله فارسی با حجم فلان گیگا بایت اومده ولی با کمال راحتی نظرم رو حذف کرد
منم لینک صوت دوبلشو گذاشتم حذفش کرد اصلا نزاشت که بزارم
چرا فدات ما گناه داریم بخدا کار خوبی نیست
صوت دوبله رو خواسیا از سایت
irmo.website
دانلود کن
بهترین انکورد چیه؟حجم مهم نیست فقط کدوم از همه با کیفیت تر هست؟
نظرمنو بخوای RARBG(نسبت به حجمش البته)
حجم مهم نیست حاجی فقط کیفیت مد نظرمه.
منم همینو دان کردم کیفیتش عالی بود
من میخام دان کنم ۵۰ مگ میره بعد میزنه تموم شد و کلا نمیاره میشه کمکم کنید
اگه با pcهستی Download Manager اپدیت کن
با نرم افزار Internet Download Accelerator دانلود کن،از همه مطمعن تر دانلود میکنه